کتاب سنگر و قمقمههای خالی مجموعه داستان کوتاهی از بهرام صادقی، نویسندهی فقید معاصر است. این کتاب در سال 1393 منتشر شده است. بهرام صادقی داستاننویس بود و به همراه هوشنگ گلشیری، از شاخصترین اعضای جُنگ اصفهان در دههی چهل به شمار میرفت. از او آثار زیادی به جا نمانده؛ اما این مجموعه داستان و البته داستان بلند ملکوت جایگاهش را بهعنوان خالق یکی از مهمترین آثار ادبی آن دوران تثبیت کردهاند. این نویسنده اولین داستان خود را به نام «فردا در راه است»، که در این کتاب هم آورده شده، در مجلهی سخن منتشر کرد. در این کتاب سعی شده داستانها برحسب تاریخ انتشارشان فهرست شوند؛ مگر اینکه داستانی تاریخ نگارش مشخصی نداشته باشد.
داستانهای بهرام صادقی را نمونهی آثار پیشرو و پستمدرن میدانند. او در این داستانها به قواعد معمول روایت و راوی و زمان و مکان گردن نمینهد و بسیاری از آنها را خطاب به مخاطب مینویسد. شروع داستانهایش ناگهانی است و به یکباره خواننده را به مرکز داستان پرتاب میکند. نثر او بدون پیچیدگی است و درگیر واژهپردازی نمیشود. فرم و تکنیک برایش بسیار مهم است و ساختار داستانها را بادقت میچیند. فضای داستانها متنوع است؛ هم از جریان روشنفکری آن سالها نشان دارد و هم از زندگی اجتماعی عوام. از موتیفهای تکرارشونده در آثارش میتوان به پوچی و بیهودگی اشاره کرد که در همهی داستانهای این نویسنده خودنمایی میکنند.
بریدهای از کتاب:
«از این و آن سراغ مهندس جوان و کمتجربهای را که تازه وارد اجتماع شده است، بگیرم، اگر در کارگاهی است یا در ادارهای یا بر سر ساختمانی یا پشت ماشین یا در حاشیهی خیابانی، مزاحمش شوم و ببینم که آیا ورزشکار و خداپرست و نظیف و ریشدار شده است یا نه…»