«سلاخخانهی شمارهی پنج» روایتی است پستمدرن از بخشی از زندگی خود ونه گات. او که بهعنوان سرباز ارتش آمریکا در جنگ جهانی دوم اسیر آلمانیها شد و در شهر تاریخی درسدن زندانی.
"سایکوسیس 4:48" متنی است مُثله شده، در خود منفجر و فروپاشیده، چنانکه خودِ کین در یکی از همین قطعات مینویسد: «ذهن من توی هجومِ همین تیکهپارههای مُثلهشدۀ درهم و برهمه»؛ هجومی جنونآسا از مونولوگ، دیالوگ، اعداد، شعر، ارجاعات کتاب مقدسی، خطابه، هذیان و ...