هرگاه رمانی دیستوپیایی را برای خواندن در دست میگیریم، قاعدتا انتظار داریم تصاویری هولناک از آینده پیش چشممان ظاهر شود: سرزمینی هرز، فضایی آخرالزمانی، نظامهای سیاسی خشن و سرکوبگر، نومیدی مردمان از بهبود اوضاع، تلاش برای بقا و البته قحطی و انواع و اقسام بلاهایی که نوع بشر قادر است بر سر خود بیاورد. اما در رمان دنیای شگفتانگیز نو با چنین تصاویر دهشتناکی روبهرو نیستیم. مردم در اینجا همگی در رفاه و خوشبختی به سر میبرند: نه خبری از بیماری و پیری است و نه از فقر و جنگ؛ همهی شهروندان سرگرم تفریح و بازیاند و دولت یکپارچهی جهانی هم هرگز به خشونت متوسل نمیشود. اما در طول رمان رفتهرفته جامعهای خیالی در آینده برای خواننده ترسیم میگردد که از هر کابوسی ترسناکتر است، جامعهای با سیطرهی کامل تکنولوژی بر همهی ابعاد زندگی مردم کل جهان، از پیش از تولد تا دم مرگ.