دریان گری که هنوز از تابلو چشم برنگرفته بود، زیر لب گفت: «چه غمانگیز است، چه غمانگیز! من پیر خواهم شد، زشت و ترسناک! ولی این نگاره همیشه جوان خواهد ماند. تا ابد در همین روز ماه ژوئن باقی میماند. کاش برعکس این میبود! کاش من همیشه جوان میماندم و این تصویر پیر میشد! برای این_ بله، برای چنین چیزی_ حاضرم دار و ندارم را بدهم! برای این جوانی ماندگار از هیچچیز دریغ نمیداشتم و حاضر بودم روحم را هم بفروشم!»
کتاب حاضر میکوشد تصویری مستند و جامع از کل زندگی مصدق به دست دهد_ سالهای پرالتهاب کودکی، سالهای آغازین جوانی در دربار مظفرالدینشاه، ایام تحصیل در پاریس و سوییس، بازگشت به ایران و آغاز حیات سیاسی، وزارت مالیه و والیگری فارس، روزهای پرتب و تاب تغییر سلطنت، کنارهگیری از سیاست در دوران رضاشاه و تبعید به بیرجند و سرانجام بازگشت به صحنهی سیاست پس از شهریور ۲۰ و سالهای توفانی منتهی به کودتای ۲۸ مرداد...