کتاب داستان زندگی فردوسی اثری از ساتم الغزاده، نویسندهی بزرگ تاجیکستانی است. او این کتاب را در سال 1990 به همت انتشارات ادیب در تاجیکستان منتشر کرد و جایزهی رودکی را هم بهخاطر آن گرفت. الغزاده در کتاب داستان زندگی فردوسی که در حقیقت رمانی تاریخی است، وجوه کمترپرداختهشدهی زندگی فردوسی را موردتوجه قرار داده و به جزئیاتی از قبیل مواجههی او با حاکمان و سلاطین پرداخته است. حوادثی که الغزاده در این کتاب به آنها اشاره کرده، رخدادهایی واقعی هستند، بنابراین این کتاب میتواند ضمن آشنا کردن ما با زندگی حماسهسرای بزرگ ایرانی، بخشی از تاریخ تمدن و فرهنگ سرزمینمان را برایمان توصیف کند. گویش تاجیکی اگرچه در چهارچوب زبان فارسی میگنجد، اما با فارسی رایج در ایران امروز، چه در واژگان و چه در نحو تفاوتهای زیادی دارد؛ ازاینرو این کتاب به کوشش محمدرضا مرعشیپور بازنویسی شده است. در بخشی از متن کتاب داستان زندگی فردوسی آمده است: «در دهکدهای پرت و گمنام و در اتاقی مثل اتاق شاعر در باغ خانهاش، که اگرچه بیزیب و زیور بود، اما به همان اندازه دنج، زندگی غریبانهی فردوسی آغاز شد. چینهای کوتاه و گلی باغچه را از سه طرف در میان گرفته بود و یک پهلو به خانهی کدخدا هاشم داشت و درختان و تاکزار از پیش و از چپش میپوشاندند. فصل خزان بود. برگ درختان را باران و بادهای سرد بر زمین میافشاندند. لانههای ویران و خالی پرندگان بر شاخههای درختان برهنه و نیمبرهنه، دیوارهای بارانشسته و جایجای بر زمین غلتیده و رویهمرفته، این فصلِ سرد بیبار و برگ حسرت و اندوه را در دل میانباشت.»