رمان، بیانیه ای خاموش اما قدرتمند است: صدایی از دل دیوارهای زندان، که فراتر از مرزها، از جستوجوی حقیقت، انسانیت و معنا در جهانی پر از تضاد و گسست سخن میگوید
امروز حقیقت تلخ در خیابان ابراهیم رخ نموده و میدان برای از کوره به در رفتگان خالی مانده است. خشم برهمانباشته مثل کوه آتشفشان فعال شده است. نعرههای جنونآمیز از جگرها برمیآیند. هرچه برپاست کوبیده میشود.