Close
(0) سبد خرید شما
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
دسته بندی ها
    Filters
    امکانات
    جستجو

    کتاب توت‌ فرنگی‌ های اهلی

    160٬000 ریال
    من هم خسته شده‌‏ام از این شهر کوچک...
    شابک: 9786003761681
    ناشر: نگاه
    وضعیت موجودی: موجود نیست
    تاریخ تحویل: 3 تا 5 روز

    قمیشی می‏خوانَد.

    راننده صدا را کمتر می‏‌کند تا صدای پرچانگیِ پیرمرد بهتر به گوشش برسد:

    «رضا خان گفت نی‏شکر نکارید. پنبه بکارید. هم به درد دنیایتان می‏‌خورَد هم به درد آخرتتان.»

    پسرش توضیح می‏‌دهد: «کفن باید از پنبه باشد. لباس‏‌های آن روزگار هم بیشتر از پنبه بودند. آنهایی هم که وُسعشان می‏‌رسید ابریشم. توی شمال کسی پنبه نمی‏‌کاشت. گندم می‏‌کاشتند و نیشکر و برنج. بعد از اینکه کارخانه‏‌های نساجی ساخته شد، کشت گندم قدغن شد. دهاتی‏‌هایی را که تا دیروز پای خیش و خرمن کار می‏‌کردند به زور آورد پای ماشین‏‌های بافندگی.

    میانسال است. همسن من. سی ساله. چارشانه و خوش‏بنیه است، مثل پدرش که روی صندلی جلو نشسته. یکی در میان حرف می‏‌زنند:

    «یک مهندس آلمانی هم کنار دستش ایستاده بود. مهندس کشاورزی.»

    پسرش توضیح می‏‌دهد:

    «بیشتر مستشار‏هایی که آن زمان در ایران کار می‏‌کردند آلمانی بودند.»

    «رضا شاه گفت: “تو نظرت چیه؟” مثلا… فرض کنید مهندس آلمانی اسمش اشمیت بود، “تو نظرت چیه اشمیت؟” اشمیت گفت: “خیلی هم خوب قربان. ولی همین‏طوری که نمی‏‌شود گفت. اول از همه باید خاک این منطقه را آزمایش کنیم. ببینیم به درد کشت پنبه می‏‌خورد یا نه. دوم از همه، (اشمیت اینجوری حرف می‏‌زد.) میزان بارندگی متوسط سالانه، ماه‏‌های  پُر باران…” رضا شاه گفت: “برای همۀ این کارهایی که گفتی چقدر زمان می‏‌خواهی؟”

     

    مشخصات محصول
    تعداد صفحه129
    نوبت چاپ1
    نوع جلدشومیز
    قطعرقعی
    سال انتشار1398
    مشخصات محصول
    تعداد صفحه129
    نوبت چاپ1
    نوع جلدشومیز
    قطعرقعی
    سال انتشار1398
    برچسب های محصول