اتاق شماره 6 / تاثیر چخوف / به دنبال خدمت / درباره عشق / کالای جاندار / داستان نقاش / اندوه / خودکشی بخشی از داستان اتاق شماره 6: در عمارت بیمارستان غرفه کوچکی است که از بوته های انبوه گزنه و علفهای هرزه احاطه شده است. شیروانی آن زنگ زده، دودکشهای بخاری آن فرو ریخته و پلکان آن مرطوب و از شکافهای آن خزه روییده است. از گچبری و تزیینات درونیاش فقط اثری باقی مانده، نمای جلو آن روبه بیمارستان است و دیوار عقبش رو به دشت و به وسیله نرده هایی که با گل میخهای چوبی آرایش یافته از دشت مجزا میشود. نرده ها و گل میخها، که نوکهای تیزشان به سمت بالا است، و حتی خود غرفه دارای همان منظره شوم و نفرت انگیزی است که فقط در ساختمانهای بیمارستانها و زندانها مشاهده میگردد...