آمد و نشست توی آینهبندان چشمهای من. نه لب ساحل بودیم که نسیم بچرخد توی موهایش نه کنار شمشادها که من برایش توی دلم شاه شمشادقدان را ضرب بگیرم و نه صدای مرغهای دریایی میآمد. ما در دهان مرگ به زندگی فکر میکردیم.
کتاب "دختری که به دالان تاریخ افتاد"، رمانی فانتزی - تاریخی است که داستان شیرین، دختری نوجوان را روایت میکند که با گردنبندی جادویی به دوران هخامنشیان سفر میکند و باید با یافتن سه زمرد گمشده، راه بازگشت به زمان خود را پیدا کند.
کتاب رزق نوشته شیخ محمد کلباسی، اثری جامع درباره عوامل فقر و گشایش روزی از منظر آیات و روایات اسلامی است که با پژوهشی دقیق و افزودههای محقق معاصر تدوین شده است.
اگر یک بیماری بتواند ظرف چند روز بیمارستانی را تخلیه پژوهشگاهی را ایزوله و پایتخت را در آستانه قرنطینه قرار دهد، چه کسی باید زنگ خطر را به صدا در آورد؟