آوازها نوعی همپیمانی و ابراز دوستی آهنگین بودند. آن آوازها جمعی غریبه را با قدرت خونریختهٔ مشترک و درد مشترک به هم پیوند داده بودند، تا اینکه رفتگان کمکم فراموش شدند. صرفا گاهی وقتها چهرهای در خاطرهای پدیدار میشد، چهرهای که دیگر نامی نداشت، قطرهاشکی در ریشی سیاه بود که دیگر به هیچ چهرهای تعلق نداشت، ترنم کلمهای بود که صاحب آن دیگر شناخته نمیشد.