فرزند یکی از رهبران فرقه‌ی مذهبی غیررسمی برای تحصیل پزشکی به شهر لاهور می‌رود تا بتواند در آینده به سایر اعضای فرقه خدمت برساند....

همیشه در خودکشی هایم ناموفق بوده ام؛ همیشه، در همه چیز ناموفق بوده ام.بهتر بگویم، زندگی ام عین خودکشی هایم بوده است. آنچه درباره من وحشتناک و غم انگیز است، اشراف کامل من به موفق نبودنم است ...

این کتاب از سه نمایشنامه کمدی «عملگراها»، «خانه ای در حومه ی شهر» و «آزادی تازه» تشکیل شده است

داستان در بارسلونا و در دهه 1950 رقم می خورد...

همینجا بود که با اراده‌ آزاد، یا توهمِ داشتنش، بدرود گفت و تحت نفوذ نیرویی بزرگتر قرار گرفت که هدایتش کند.

هادی از خیابان های ویران و جنگ زده ی بغداد تحت اشغال ایالات متحده، اعضای بدن انسان ها را جمع می کند و با بخیه زدن آن ها به یکدیگر، یک جسد کامل می سازد.

بینید چه بلایی سرمان آمده و یا بهتر چه بلایی سر خودمان آورده‌ایم! به‌ شکلی رسمی، معمول، پذیرفته‌شده و جدی‌جدی به این شوخی زشت و اشتباه بد زندگی کردن تن داده‌ایم. (سفرهای اریک واینر،1963م)

در این کتاب، سعی کرده‌ایم با بهره‌گیری از بررسی‌های روان‌شناختی و اسطوره‌شناختی شینودا بولن از افسانه‌های هلنی، الگویی برای شناخت ویژگی‌های پانزده گونه‌ی شخصیتی به دست دهیم.