مجموعه داستانی مشتمل بر چهار داستان است به نامهای: «سنگ»، «سارای پنجشنبه»، «هنگام» و «هشتمین روز زمین». داستان «سنگ» ساختار روایی بهنسبت کلاسیکی دارد
ژاکوب که از زادگاهش در شامپانی به پاریس آمده با شور و شوق جوانی و سلامتی و درخشش خود زندگی را در کنار زیبارویان کشف میکند و از آن لذت میبرد. او کم کم یاد میگیرد که چگونه از لذتهای زندگی سود جوید...
رمان، بیانیه ای خاموش اما قدرتمند است: صدایی از دل دیوارهای زندان، که فراتر از مرزها، از جستوجوی حقیقت، انسانیت و معنا در جهانی پر از تضاد و گسست سخن میگوید