لیترری هاب جادوگر مرده است و کشف جسدش به وسیله گروهی از بچهها که در نزدیکی کانال آبیاری بازی میکنند،تمام روستا را به تحقیقاتی در مورد چرایی و چگونگی این قتل سوق میدهد
روایتی است شاعرانه و انتقادی از زندگی مردی به نام میلاد در جامعهای سنتی و مردسالار در لیبی، که در آن مردانگی با کار بیرون، نانآوری، و قدرت تعریف میشود.
مرگ مراد ادریسی بازتابی از ساختار دن کیشوت و ادیسه در خود دارد دو دختر هلندی مراکشی تبار و مسلمان به سرزمین آبا اجدادی شان سفر می کنند هویت سه گانه هلندی مراکشی و مسلمان انان را در این سفر با کشمکش ها و کشاکش هایی متعدد روبرو میکند.