در همین دهه بود که متراکم شدن فقر سوژه ی گزارش های خبری و فیلم های پرشماری شد و نظام بازنمایی رسانه ای را تحت تأثیر قرار داد.
تهی دستان زیادی برای نخستین بار اسمدار شدند ، سوخت بر کولبر زباله گرد، دست فروش و گورخواب این فیگورها قبلاً هم در جغرافیای ایران حاضر بودند ولی در این دهه بود که رؤیت پذیر شدند. نویسندگان موزه ی پایین شهر و تماشاچیانش نشان داده اند که چرا این رؤیت پذیری باعث نشد تا فرودست و زندگی محقرش تبدیل به مسئله شود چگونه موضوع اصلی تبدیل شد به سوژه هایی برای کلیک خوری سایت ها و فروش قصه شان در سینماها و درنهایت چگونه فرودستان برای فرادستان امری تماشایی به حساب آمدند و پایین شهر به موزه ای بزرگ از فقر بدل شد.