کاتب: به جای نوشتن مهملات و تشبهات و شبهات، انتقال به کار غزل کنید! خطر از بیخ گوش شما گذشت. مژدگانی حقیر سراپا تقصیر فراموش نشه! ختم برداشتم، به خیر و خوبی تمام شدنِ این غائلهرو!
قرار شد فقط من بپرسم! میتونستم بشینم و قرار بگیرم؟ قرارمون این بود؟ اون شهر آرمانی که مدام ازش حرف میزدیم همین بود؟ تحمل شاهی که قرنی حکومت کنه و بگیر و ببند و بزن و بکش داشته باشه؟...
ادوارد آلبی نویسنده مشهور آمریکایی در "آلیس کوچولو" سویههای دیگری از آنچه ابزورد آمریکایی مینامند را مورد کند و کاو قرار میدهد. قهرمان نمایش در حالی نشان داده میشود که بین دنیای عقلانی که همه چیز در آن بر مبنای منفعت پیش میرود از یک سو و کلیسا که نماینده دین به شمار میرود از سوی دیگر گیر افتاده است.
خوشبختی ما همین جنس بنجلمونه، یه ربع طول میکشه تا کباب شی؛ دو ساعت هم هضم میشی؛ پس غصه هیچی نخور. پسرم دو ساعت و نیم دیگه هیچ خبری از تو توی این دنیا نیس...