دوک گو که در ایستگاه سئول زندگی میکند. گذشته اش را به یاد نمی آورد و تنها چیزی که می داند این است که به نوشیدنی نیاز دارد وقتی او کیف گمشده ای پر از مدارک پیدا می کند. زندگی اش دگرگون می شود.
خانم يوم معلم بازنشسته تاریخ و صاحب فروشگاه محله که از گم شدن کیفش ناراحت است. تماسی مرموز از فردی دریافت میکنند که آن را پیدا کرده است. خانم بوم برای سپاسگزاری از این غربیه به او وعده های غذای رایگان از فروشگاهش میدهد و با دیدن خوشحالی او از غذا دعوتش میکند تا هر روز برای صرف ناهار به فروشگاه بیاید.
دیری نمی گذرد که دوک گو فروشگاه را در اقدامی شجاعانه از دست تعدادی درد نجات میدهد و خانم بوم را به این فکر می اندازد که به او پیشنهاد کار در شیفت شب را بدهد. نیروی جدید فروشگاه بی درنگ دل اهالی محله را به دست می آورد. گوش شنوایی برای مشکلات همکاران و همسایه ها می شود و به خانم یوم در نجات فروشگاهش از ورشکستگی کمک میکنند اما زمانی که اوضاع برای او رو به بهبود است. پسر به درد نخور خانم یوم با قصد فروختن فروشگاه گذشته مرموز دوک گو را شخم می زند گذشته ای که ظاهراً به سختی آن را فراموش کرده است...
فروشگاه فرصت دوباره داستانی است تاثیرگذار و لذت بخش از زنی که برای اجتماعش می جنگد و مردی که همه چیزش را از دست داده به جز اراده اش برای از تو تلاش کردن