کتاب غرها برای که به صدا در میآیند نوشته ماریه رفیعی، با رویکردی روانشناختی تلاش کرده تا به این پرسش پاسخ دهد که غر زننده، با چه انگیزه و چه دلیلهایی غر میزند. در کنار بررسی دلیلهای غر زدن، توصیههایی برای شنوندهی غر برای در پیش گرفتن رفتاری مناسب با این رویکرد ناخوشایند مطرح شده است. مطالعهی این توصیهها و آشنایی با انگیزههای غر زدن، به شما کمک میکند تا دیدگاه متفاوتی دربارهی غر زدن پیدا نمایید و این رفتار را به عنوان ساز و کاری برای بیان ناراحتی یا کاهش فشار ذهنی در نظر بگیرید.مفاهیم کتاب غرها برای که به صدا در میآیند؟ با تعریف غر زدن آغاز میشود. بر اساس این تعریف، غر زدن، شکایتی ساده نیست؛ بلکه به عنوان نوعی سیگنال درونی شناخته میشود
آسیبشناسی غر زدن، مفهوم مهم دیگری است که در این کتاب به آن اشاره شده. غر زدن، الگوهای تکرارشوندهی منفی ایجاد میکند و باعث کاهش همدلیِ اطرافیان و ایجاد فاصلهی عاطفی میشود. مطالب کتاب غرها برای که به صدا در میآیند با توضیحاتی دربارهی گوش سپردن به غرغروی همیشه شاکی و وضعیت سفید، خاتمه پیدا میکند. مطالعهی این مفاهیم به شما کمک میکند تا چرخهی غر زدن را بشکنید و با تقویت مهارتهای ارتباطی، راههای مناسبی برای مدیریت نارضایتی و اعتراض پیدا نمایید.
بخشی از کتاب
"نظر به اهمیت بافت و زمینه، و توجه به فرهنگ محیطِ اجرای هر پژوهش، باید حواسجمع باشیم که تاکنون دستمان به هیچ آماری از جامعهی ایران نرسیده است. بااینحال پی. سول، بنا بر نتیجهی پژوهشش در جامعهی امریکا، بیشترین غرهای شنیدهشده در زندگی زوجین را مربوط به موضوع کار خانگی میداند؛(4) نوعی از غر زدن با هدف یادآوری انجام وظایف ضروری روزمره که بین دو شریک عاطفی تقسیم شدهاند. داوسون و رولوف این یادآوری را شکلی از نظارت بر رابطه و مراقبت از آن میدانند؛ غر زدن به مثابه عملی مراقبتی."