این داستان، روایتی از گذار شخصیتی دو انسان معمولی است که مجبور به انجام کاری غیرعادی می شوند. آن ها با پشت سرگذاشتن مسیر دورنی و بیرونی دشواری باید زمین را از حمله ی بیگانگان نجات دهند.
داستان جادوگر بیجواز دربارۀ سرزمینی است که هر ربع قرن، یکبار ستارۀ دنبالهداری به نام «بورو» از کنار آن میگذرد و هر بار که این اتفاق میافتد برخی از نوزادان با نیرویی جادویی به دنیا میآیند.