داستان شمس و مولانا را نمیتوان با اسطورههایی که در تاریخ ادبیات ملل مانند رومئو و ژولیت (شکسپیر)، بیژن و منیژه (فردوسی)، ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی و ... وجود دارند مقایسه نمود؛ زیرا این دو از عشق زمینی گذشته و به عشقی عارفانه و الهی رسیده بودند. شمس خاموش نامی است که نشان دهنده آمیختن روح عاشق شمس و مولانا است در یک وجود به نام «شمس خاموش». این شمس، دیگر شمس تبریزی نیست، بلکه مبدل به شمس دیگری شده و استعاره یک روح در دو بدن را به نمایش گذاشته است. شمس خاموش تعالی جانهای عاشق دو انسانی است که در نهایت به منزل پایانی عشق رسیدند.