.... خوب این اباطیل هم به هزار صفحه رسید. گاهی فکر میکنم رها کنم و آنچه را هم سر قدم رفته ام بریزم دور باز گاهی میگویم نه چرا؟ عمرت را در این سطور نهاده ای که با همه ابتذال و حماقت و کثافتش معرف خوبی است برگردان ناخودآگاه و شاید دقیقی است از عمر هدری که در این ملک میگذرانی حوصله اش را کردی ورقی و قلمی میزنی و حوصله هم نکردی که هیچ به هر صورت در عرض چهار پنج سال شده است
هزار صفحه...
یادداشتهای روزانه جلال آل احمد ۱۹ مرداد (۱۳۳۹)