نویسنده در این کتاب توضیح می‌دهد که چگونه خوانندگان می‌توانند هم اصول همکاری را در زندگی خود بکار برده و هم آن‌ها را به دیگران آموزش دهند.

شاید ما به‌عنوان والدین، آسان‌ترین و بی دردسرترین کاری که در مورد بدرفتاری‌ها و کج‌خلقی‌های کودکان بتوانیم انجام دهیم این باشد که با بروز هر نافرمانی، پرخاشگری و هرگونه ناسازگاری، انگشت اتهام را به سمت آن‌ها نشانه برویم و شروع به گله و شکایت کنیم .

آسیبی که در دوران کودکی به ما وارد می‌شود را نمی‌توان جبران کرد، زیرا نمی‌توانیم چیزی را در گذشته تغییر دهیم. ما می‌توانیم خودمان را تغییر دهیم.

(روابطی شاد با دیگران داشته باشید، اضطراب‌ها و احساس ناامنی‌ها را در روابط زوجی مدیریت کنید)

در دوره مصرف‌گرایی افسار گسیخته، جنبشی جدید در حال تبلیغ مسیری جایگزین است - راهی که خیلی از چیزهای زائد را از زندگی ما حذف می‌کند. در خداحافظ به‌دردنخورها، نویسنده تغییر مسیر خود را از یک محتکر بی‌پروا به مصرف‌کننده‌ای متفکر شرح می‌دهد. او سعی می‌کند به کسانی که در جستجوی یک خوشبختی ساده و زندگی مینیمال هستند مشاوره دهد.

آیا من در امنیت هستم؟