امیلی برونته با همین داستان شورانگیز به بلندی‌های ادبیات صعود کرده است.

ملک پروان. اگر نتوانم خط و خبری از ثری برایش ببرم می میرد. و اگر ملک بمیرد، اگر دق کند نمی دانم من سروکارم به چه روزگاری بیفتد

باز، نیمه شب از آن نیمه شبهای میرمهنا بود؛ و مهتاب، مهتاب میرمهنا؛ و دریا، دریای میرمهنا، وجنون...

مجموعه‌ای متشکل از چند داستان کوتاه.

عشق در نگاه اول بود.

داستان آشنایی با جهان ترسناکی که چنان پسر نوجوان را در خود می بلعد که گمان می کند هرگز از آن نجات پیدا نخواهد کرد