یک جراح پلاستیک به نام «مارک سایدمن» در بیمارستان به هوش میآید و درمییابد که خودش به شکل جدی آسیب دیده، همسرش تیر خورده و جانش را از دست داده، و دختر نوزادش، «تارا»، ربوده شده است...
کتاب "مرگ خوش"، داستان مردی به نام پاتریس مرسو را پی گرفته و با او تا خانهی مقتول، سفری تبعیدگونه، انزوا و مرگ همراه میشود. مرگ خوش، پنجرهای را رو به دنیای تخیلات و تصورات یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم میگشاید.
سونومورا، دوست راوی داستان که تاکاهاشی نام دارد و نویسندهای جوان است، با او تماس میگیرد و میگوید با کدگشایی داستانی از ادگار آلن پو به این نتیجه رسیده که قرار است امشب قتلی در حومۀ شهر رخ دهد