داستان کوه آنالوگ سفرنامهای است که یک راوی آن را برایمان بازگو میکند. در این داستان، که تمثیلی شگفتانگیز از ادبیات است، گروه کوچکی از دوستان برای کشف کوهی مرموز در نیمکره جنوبی راهی سفر به مکانی با ارزش نمادین بسیار بالا میشوند.
واقعیت اینه که من یک روز صبح از خواب بیدار شدم و دیدم که پدرم تبدیل به یک کنه ی پشمالو شده و همچنان سعی می کنم ازش محافظت کنم. نمیخوای بدونی جهان انتزاع چه شکلیه؟
هیچ روزی برای دش کاند خستهکننده نیست. روز دوشنبه، قبل از اینکه دش بتواند از برشتوک و نوشیدنی چگوآرا لذت ببرد، ولگردهای دعوایی، کشتیکجکار و گربهی دیو دودم بهش حمله میکنند.