داستان کتابفروشی موریساکی ادامه دارد… داستان آدم هایی که به واسطه عشق مشترک به کتاب و کتابفروشی، در کنار هم رشد میکنند؛ شخصیتهایی که عاشق میشوند و گاهی هم میمیرند.
کنار میزهای بازی رولت و در انتهای دیگر تالار، جایی که میز ترانت اِ کارانت قرار داده شده بود، صد و پنجاه یا شاید دویست قمارباز در چند ردیف گرد هم آمدند.
کتاب ناتوان یک عاشقانهی جذاب و یک فانتزی تاریک و حماسی را در سرزمینی روایت میکند که انسانهای عادی در آن جایی ندارند، و مسابقات ناعادلانهای را بهتصویر میکشد که برای حذف آدمهای ضعیفتر برگزار میشود.