«ناشناس»، یا به نام اصلیتر "دهکدهی ستیپانچیکاوا و اهالی آن"، نوشتهی فیودار داستایوفسکی، یکی از آثار اولیه و کمتر شناخته شدهی این نویسندهی بزرگ روسی است. این رمان که در سال 1859 منتشر شده، با سایر آثار معروف داستایفسکی مانند "جنایت و مکافات" یا "برادران کارامازوف" تفاوتهای چشمگیری دارد....
فرجالله رو کرد به کدخدا و گفت که شنیده هفت دولت پول روی هم گذاشتهاند و تمام گنجنامهها را خریدهاند و خواندهاند و عدهای را اجیر کردهاند و این عده فرا یا پسان فردا میآید تا گنجها را از زیرخاک دربیاورند...
«ژول ورن» به نظر بسیاری از صاحب نظران، پدر «داستان علمی تخیلی» است؛ نویسنده ای که برخی از مشهورترین رمان های ماجرایی را نوشته و سال های سال است که مخاطبین با داستان هایش خاطره دارند
کتاب "شبهای روشن" مثل خیلی از داستانهای داستایوفسکی، یک راوی اول شخص بینام و نشان دارد که در شهر زندگی میکند و از تنهایی و این که توانایی متوقف کردن افکار خود را ندارد رنج میبرد.
من هم تشنه بودم سرم را عقب دادم و خودم را رها کردم تا بیفتم وسط درختها. صورتم را فرو کردم توی گل سرد و دیگر تکان نخوردم من این طور مردم به زودی تنم با زمین یکی میشود.