سه سال است که فرانک هیچ خبری از دخترش ندارد. بعد از سه سال دعوتنامه عروسی دخترش به دستش میرسد. این عروسی قرار است در عمارتی دور افتاده و باشکوه برگزار شود. دخترش قرار است با خانوادهای مرموز و ثروتمند وصلت کند. ولی هیچ چیز در این عروسی آنطور که باید پیش نمیرود زنی محلی ناپدید میشود و فرانک مجبور میشود برای نجات دخترش پرده از اسراری بردارد که لرزه بر اندامش میاندازند. اما یک چیز از همان اول مثل روز برایش روشن است قرار نیست هیچ کس در این عروسی خوشبخت شود.
"فونتامارا" رمانی است از نویسندهی ایتالیایی «اینیاتسیو سیلونه» که در سال ۱۹۳۳ به رشته تحریر درآمده است. این رمان مشهورترین اثر وی محسوب میشود که با استقبالی جهانی روبرو گردیده است.
"انقلاب کوهستانی" رمانی پر از ماجراجویی خطر و البته کمی بیعدالتی است. رمانی برای نوجوانهایی که دوست دارند مسیرهای پرپیچ و خم و جذاب بزرگ شدن را در ماجرایی خیالپردازانه ببینند. گاهی غافلگیر بشوند و گاهی از خودشان بپرسند اگر جای بچههای خانوادهی سانتاندر بودند برای نجات شهر چه کاری از دستشان برمی آمد؟
وداع نمیکنم قصه به دوش کشیدن بار سنگین تاریخ است. روایت کسانی که زخمها را زندگی میکنند و در میان برف و سکوت به دنبال راهی برای ادامه دادن میگردند....