مشکل درست از همان لحظهای در زندگی من شروع شد که پرستار با خوشحالی تمام به پدر و مادرم مژده داد که دختردار شدهاند و زمانی این مشکل بغرنجتر شد که برادرم سهراب با هزار نذر و نیاز به دنیا آمد.
«ماجرای غریب و غمانگیز یک قاچاقجی در قشم» را میتوان در گونه رمانهای ماجرایی دستهبندی كرد كه در آن عناصری از رئالیسم جادویی، به واسطهی فرهنگ بومی مسحوركننده جنوب ایران و همچنین حال و هوایی نوآر نیز یافت میشود.
«محمدحسن شهسواری» نویسنده و روزنامهنگار، در پاگرد به آرزوهای سیاسی و اجتماعی نسل جوان و امروز میپردازد. او همگام با تحولات جامعه، تجربههای زیستهی نسل خود را در قالب بیانی هنری ثبت میکند.
داستان از زبان دختری روایت میشود که در جوانی دل در گرو مردی زیبا و جذاب که البته او نیز عاشق به نظر میرسد میبندد، پسری که به دلیل سالها زندگی در خارج از کشور با لهجهای عربی صحبت میکند و...