دکتر مصدق تصمیم گرفته که بیاید خودش برای دفاع، اینها خودشان را آماده می کردند. به من تلفن کردند، بیایید به ما کمک کنید. من «علی آغاسی» که در قسمت شورای امنیت سازمان ملل کار می کرد و دوست ایشان به نام «شوارتز» سه نفره نطقی تهیه کردیم. آقای مصدق، صالح، شایگان، سنجابی، بقایی و عده دیگر نطق دیگری تهیه کردند. مصدق در مقابل این قرار گرفت که دو تا نطق وجود داشت که می بایستی انتخاب کند. برده بودند پیش مصدق، مصدق دیده بود این چیزی را که ما تهیه کرده بودم گفته بود «بدون هیچگونه تغییری از اول تا آخر این بایستی خوانده شود. پس از ایراد نطق، مصدق ما را به حضورش خواست و اظهار محبت کرد و خیلی تشکر و گفت شما آقا جایتان اینجا نیست و بایستی برگردید به ایران و خدمت کنید.