مایکل:یعنی چی؟ پس به خاطر چی پلیس اومده؟
صدای کوبیده شدن در می آید.
بن با گریه فریاد می زند وای بدبخت شدیم.
رز: فریاد میکشد آروم باش.
چارلی:همه ساکت همه ساکت میشوند همه چیز تحت کنترله ماکاری نکردیم و احتمالا پلیسه از طرفدارهای جانه به هر حال پلیسا هم دل دارن دیگه میدونید؟ فهمیده اینجا خونه جانه و اومده یه جورایی با بازیگر مورد علاقش وداع کنه پس اصلا مسئله ی خاصی نیست عقب عقب راه می رود الان آقای پلیس تشریف میارن تو و ما با آرامش بهشون خوشآمد میگیم باشه؟ .
مایکل :تو مگه نگفتی خبر مرگ جان رو هیچ جا پخش نکردن پس پلیس از کجا فهمیده که جان مرده؟
[سكوت]