توجه به تاریخنویسی و شکل روایت وقایع و حوادث تاریخ بشری، حتی روایتهای مربوط به انقلابها، نشانگر هوشمندی پر از ظرافت تاریخنگاری خطی و سرمایهسالاریست که نه از موضوعیت برابری حرفی به میان میآورد و نه از تاریخ برابری و تاریخ نابرابری.
مدرنیتهی بازاندیشانه هنگامه است که در آن انسان مدرن در مسیر مدرنسازی درنگ میکند و به تماشای بیمها و امیدهای پیش رو مینشیند؛ پیروزیها و شکستهای گذشته را پیش چشم میآورد و بازاندیشانه و بازنگرانه راه خود را از سر میگیرد.