نتیجهی اصلی این است که الگوی سوئیسی ترکیبی منحصربهفرد از دموکراسی نمایندگی مستقیم است که همراه با وضعیت بیطرفی، سوئیس را به نماد کشوری دموکراتیک، مرفه و صلحطلب تبدیل کرده است.
نویسنده در این اثر پدیدهی کمونیسم را چون یک توهم همهگیر مورد بررسی قرار داده و با تشریح وضعیت وطن اصلی این توهم یعنی شوروی زمینههای اجتماعی و ایدئولوژیکی استقبال، همهگیری شکوفایی و در نهایت فروپاشی آن را به تفضیل مورد بررسی قرار داده است.
بوردیو در این اثر رویکرد جدیدی به نظریهپردازی و پژوهش دربارهٔ نابرابری جنسیتی دارد. او نابرابری جنسیتی را مصداق پارادوکس دوکسا میداند و برای توجیه کلیت ظاهری این تفاوتهای جنسیتی، دانشمندان علوم اجتماعی را به شناخت سازوکارهای تاریخی تاریخ زدایی و جاودانه سازی تفاوت جنسی فرا میخواند.
آنجا امجدیه بود. خانی تو و خانه خیلی های دیگر. خرامیده وسط شهر، محصور بین چهار خیابان، قلب تپنده ای در خیابان روزولت پیش از انقلاب و خیابان مفتح بعد از انقلاب