آقای فولرمن روی تخته می نویسد پیراشکی. بعد مارک کلامپ حشره را پیشنهاد می کند. کل این مدت را من دارم برای خودم فکر می کنم. فکر م ی کنم چرا قیافه ی آقای فولرمن جوری است که انگار هیچ وقت هیچ وقت خسته نیست. شاید دلیلش این باشد که چشم هایش خیلی گنده و عریض و تیزند؟