در الگوى هابز که تأثیرى ژرف بر فلسفه سیاسى ما برجا گذاشته است، قراردادى که قدرت و اختیارات را به حاکم تفویض مىکند مبتنىست بر پیشفرض ترس متقابل و جنگ همه علیه همه: دولت آن [نیرویى] است که دقیقا براى پایانبخشیدن به ترس مىآید. در دولت امنیت این چارچوب وارونه مىشود: دولت دائما بر ترس [شهروندان] استوار است و باید این ترس را به هر قیمتى حفظ کند، چون کارکرد اصلى و مشروعیتاش را از آن مىگیرد...
دورفمن در کتاب "شکستن طلسم وحشت"، ضمن پیگیری روند بازداشت و محاکمۀ ژنرال پینوشه، از آثار کودتای 1973 بر شیلی و نسلهای آیندۀ این کشور سخن میگوید و ما را با ترسها و امیدهای مردمی که تحت سرکوب زیستهاند، آشنا میکند.
نویسنده در این اثر پدیدهی کمونیسم را چون یک توهم همهگیر مورد بررسی قرار داده و با تشریح وضعیت وطن اصلی این توهم یعنی شوروی زمینههای اجتماعی و ایدئولوژیکی استقبال، همهگیری شکوفایی و در نهایت فروپاشی آن را به تفضیل مورد بررسی قرار داده است.