نمایشنامهی «تابستان و دود» در سال ۱۹۴۸ نوشته شده و فضایش در دههی ابتدایی قرن بیستم و پیش از جنگ جهانی اول در میسیسیپی جریان دارد. داستان حول شخصیت «آلما وینمیلر»، دختری حساس و منزوی با پدری کشیش، میچرخد. او سالها به دکتر جان باچانن عشق میورزد، اما در اثر تفاوتهای شخصیتی — یکی بینش معنوی دارد و دیگری به جسم و بدن میگراید — رابطهشان شکست میخورد. در نهایت، زمانی که آلما خود را در شعلههای درون میسوزاند و دچار تحول میشود، خیلی دیر است؛ چراکه جان، اکنون نامزد دختر دیگری است. داستان با شکستی روانشناختی و تلخ به پایان میرسد.