کتاب «بحران علوم اروپایی و پدیدارشناسی استعلایی» یکی از مهمترین و بنیادینترین آثار اواخر عمر ادموند هوسرل است که در آن، وی به بررسی عمیق بحران معرفت، فرهنگ و بنیادهای علوم مدرن میپردازد. هوسرل در این کتاب با مطرح کردن مفهوم بحران علوم، به این نکته میپردازد که علوم طبیعی مدرن، گرچه در حوزههای تکنولوژی و پیشبینیهای تجربی بسیار موفق عمل کردهاند، اما از درک معنای هستی انسانی و جهتگیری وجودی انسان فاصله گرفتهاند. به عبارت دیگر، علوم مدرن به مسأله «معنای زندگی» پاسخ نمیدهند و در نهایت، انسان را به یک شیء یا تابع قوانین طبیعت تقلیل دادهاند. این، از نگاه هوسرل، بحران اصلی فرهنگ اروپایی است.