محمد مختاری در کتاب انسان در شعر معاصر به درک و تصویر «انسان» در شعر ایران از گذشته تا امروز میپردازد. ریشههای این دستاورد قدیمی شعر فارسی را میکاود و شباهتها و تفاوتهای درک و دریافت شاعران معاصر را نیز بهدقت بیان میکند. او در این بررسی از سیر تطور و تکامل اندیشهٔ مدرن جهان بهره میگیرد و از پسِ پرداختن به دورههای گوناگون اندیشهٔ بشری و بررسی توأمانِ شعر شاعران کلاسیک و شعر چهار شاعر بزرگ معاصر ـــ نیما، شاملو، اخوان، فروغ ـــ به مفهومی بنیادین و متمایزکننده در شعر معاصر پی میبرد: درک حضور دیگری. مفهومی ـــ بهتعبیر او ـــ طبیعی و بدیهی که فقدان آن، اسباب تحقیر و خوارداشت انسان و زمینهساز حذف «دیگری» بوده است