آنچه تاریخ بیهقی را از دیگر تواریخ مستثنا می کند و آن را همچون خورشیدی در مرزهای تاریخ و ادبیات آونگ می دارد همان “شرح و بیان از خود” و افزودن شکّر و شیرینی و “افروشه”ای به نان واقعیت است و این کاری است که قدما در “اقاصیص” انجام می دادند. اقاصیص جمع قصّه است و بیهقی سه بار این کلمه رادر تاریخش آورده است.او اقاصیص را شرح وبسطِ واقعیت می داند. هنر شگفت او همین درپیچیدن در وقایع و بیان آن با شیرین ترین وجه ممکن است.در”اقاصیص بیهقی” کوشش گردآورنده آن بوده است که ذرهّ ای از شیرینی کار ابوالفضل بیهقی کم نشود، و ضمن آن، تاریخ نیز گم نشود.