"اُسكار ولوسیندا" یکی از مهمترین مدرن کلاسیکهای عاشقانهی دنیا است که تنها در استرالیای قرن نوزده میتواند اتفاق بیفتد؛ زیرا تنها در آن قارهی پهناور این امکان وجود داشت که یک کشیش مضطرب وابسته به کلیسای انگلیس به نام اسکارها پکینز که روی تعالیم الهی قمار میکرد بتواند با یک بانوی وارثهی نوجوان به نام لوسیندا پلاستریر که یک کارخانهی شیشهسازی را میخرد تا به آزادی جنسیت خود کمک کند همپیمان شود و تنها قوهی تخیل شكرف پیتر کری میتوانست «اسکار و لوسیندا» را به صورت روایتی عاشقانه و تجاری، مذهبی و استعماری به رشتهی تحریر درآورد که در یک سفر جنونآمیز به قصد انتقال یک کلیسای شیشهیی به مکانی دور افتاده، به اوج خود برسد....