«ماجرای غریب و غمانگیز یک قاچاقجی در قشم» را میتوان در گونه رمانهای ماجرایی دستهبندی كرد كه در آن عناصری از رئالیسم جادویی، به واسطهی فرهنگ بومی مسحوركننده جنوب ایران و همچنین حال و هوایی نوآر نیز یافت میشود.
فریدون به عنوان شوهر این حق رو داشت که با دانشگاه رفتن من مخالفت کنه. حتی می تونست به خاطر رفتن به دانشگاه از من شکایت و علیه من درخواست الزام به تمکین کنه و اینجا بود که..