حالا وقتی به گذشته برمیگردم، هرچند که هیچ بعید نیست همین الان هم اشتباه کنم، میبینم که ترس و ناراحتیام در آن لحظه بیشتر به این خاطر بود که فهمیدم من و مادرم آدمهایی مستقل و جدا از همیم، که...
این رمان که به صورت اول شخص روایت می شود حدیث نفْس خود دازای است؛ نویسندهای که زندگی پرآشوبی داشت و پرداخت اعترافگونه و صادقانۀ زندگی، شاخصۀ آثارش شد.
کتاب، روایتگر زندگی زنی است که برخلاف بسیاری از همسران رجال سیاسی، تنها همراه و تکیهگاه عاطفی نبود، بلکه بهمثابه مشاوری آگاه و کنشگری مستقل، در تصمیمسازیها و سیاستگذاریهای همسرش نقشآفرین بود.