سلام! من آگوس پیانولا هستم. الان دیگر باید بدانید که توی اتاقی پر از هیولا زندگی میکنم. نه؟ از بخت بدِ هیولاها، دکتر بروت ناتو آن بندهخداها را از کتابشان پرت کرده بود بیرون و جایی نداشتند بروند...
سلام! من آگوس پیانولا هستم و اگر احیاناً تا حالا افتخار آشنایی باهام را پیدا نکردهاید، باید خدمتتان عرض کنم که با چند تا هیولا زندگی میکنم. همهچیز داشت به خوبی و خوشی پیش میرفت، تا اینکه...
در کتاب "به خاطر آنیا" که از دوستیها حکایت دارد، خواننده با دختر کوچکی که بیماری آلوپسی آرِئاتا یا همان طاسی منطقهای دارد، آشنا میشود. آنیا به بیماری مرموزی مبتلاست که فقط در آمریکا، میلیونها نفر را درگیر خود کرده است.
کتابی خواندنی، با احساساتی گرم و واقعی و در عین حال تلخ که از زبان یک کودک مبتلا به اوتیسم روایت میشود. روایت کودک باعث میشود که مخاطب با احساسات و رنجهای این بیماران از نزدیک آشنا شود و با آنان احساس همدلی کند. همچنین مخاطب در این کتاب به اهمیت خانواده و مورد توجه و محبت قرار گرفتن از سوی اطرافیان پی میبرد.