داستانهایی که در این مجموعه منتشر شدهاند، داستانهایی نوشته شده براساس شیوه رئالیسم جادوئی هستند. شیوهای که حالا دیگر طرفداران خاص خود در جهان را پیدا کرده اما ریشه اصولیاش را باید درتاروپود خود آمریکای لاتین جستجو کرد. شیوه رئالیسم جادوئی همانگونه که از نامش پیداست شیوهای از نوشتن است که ماجراهای آن بر اساس نوعی از رئالیسم استوار است، نوعی از رئالیسم که پیچیده در ذهنیتی بومی است و ممکن است خواننده درمواجهه نخست نتواند آنگونه که باید و شاید با آن ارتباط منطقی پیدا کند اما با مرور چندباره میتواند آرام آرام، لذتهای نهفته درمتن را درک و دریافت کند.
در مرامش گاهی جانت زودتر از عمرت تمام می شود. به خودت که می آیی می بینی هزار سوال بی پاسخ در قامت تجربه های ناتمام مقابلت صف کشیده اند. از زندگی چه می خواستی؟ عشق؟
"بین ما یک رودخانه بود" اولین رمان محمدباقر اصلیان است که در جهانی چند فرهنگی به روایت داستانی عاشقانه میپردازد و سرگذشت زنی از طبقات فرودست جنوب عراق را باز میگوید. زن تن به ازدواجی معمول میدهد اما در طول زندگی بارها با شبیه عشقش مواجه میشود. داستان در جغرافیا و فضای متغیر عراق و ایران در دوره جنگ و پساجنگ روی میدهد و ما در رمان با مرارتهای زنی تنها مواجه میشویم که قربانی نگاه طبقاتی نژادی شده است.
اغلب داستانهای این مجموعه به انسان و تنهایی او میپردازد. نویسنده کوشیده با ورود به جهان ذهنی شخصیتها، نزدیکی قابل لمسی را در اختیار مخاطب قرار دهد و از زاویۀ دید آنها درباره مسائل و کشمکشهای فرد با خود و جامعۀ پیرامون مداقه کند.