من می خواهم روزگارمان روی روال بی اندازم و او از ناممکن ها حرف می زند .تا اینجا آمده ام که بداند فقط اسم او در دلم است.فقط یاد او در فکرم راه می رود و فقط محبت او در قلبم حضور دارد.
از اونجا که نمیدونیم کی میمیریم، به زندگی مثل یه چاه بیانتها نگاه میکنیم، درحالیکه همهچیز به دفعات معین و واقعا خیلی انگشتشمار اتفاق میافته. چند بار دیگه یه تابستون بهخصوص از بچگیت رو به یاد میآری.
بلاخره بهار آمده بود و من زمستان سخت زوال ازدواجم را فراموش کردم و برای مدت کوتاهی شدم کودک ده ساله ی سال ها پیش .نسیم کم جان بهاری را در آغوش گرفتم و روح کتاب هایی که در خورجین هایم مملو بود به جانم رسوخ کرد.
علی ابو الریش ،رمان نویس ،شاعر و روزنامه نگار اماراتی است که در سال 1956 در منطقه ی راس الخیمه به دنیا آمد. او از دانشگاه عین شمس در رشته روانشناسی فارغ التحصیل شد.
داستان این کتاب شباهت زیادی به زندگی نویسنده اش دارد اما او در پاسخ به پرسش خبرنگار روزنامه نشریه گاردین که از او پرسیده بود آیا این کتاب خودزندگی نوشت اوست ،این موضوع را تکذیب کرد.
تصور کنید به قتل بهترین دوستتان متهم شدهاید، اما هیچ چیز از شب حادثه به یاد نمیآورید! کتاب به دروغ گوش بده داستان لوسی است، زنی که سالها پس از مرگ مرموز بهترین دوستش، سوی، با گذشتهی تاریک خود مواجه میشود.