کتاب ژوزف بالسامو روایتگر وقایع مربوط به انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ است. این وقایع از زمان سلطنت لویی پانزدهم تا موقع اعدام لویی شانزدهم و همسرش «ماری آنتوانت» روایت میشوند.
شخصیت «بالسامو»، آدمی رذل با استعدادی خیرهکننده است که در روزهای قبل از انقلاب فرانسه به دنبال کسب قدرت در دربار است. قهرمان این داستان، «ژیلبرت» است.
از متن کتاب :
در زمانی که سرگذشت ما شروع میشود زیباترین شهر جهان قسطنطنیه بود و آن شهر قلب امپراتوری عثمانی به شمار میآمد و در آن شهر عماراتی وجود داشت که مجموع آنها را «سرای» میخواندند و سرای قلب قسطنطنیه بود. چون نهفقط سلیمان خان قانونی با حرم خود در آن سرای سکونت داشت، بلکه سازمانهای حکومتی که مجموع آنها موسوم به «دیوان» بود در آن سرای کار میکرد، بنابراین میتوان گفت که سرای قلب امپراتوری عثمانی بود.
در ایام هفته، نزدیک سرای، غیر از سکنۀ آن و کسانی که با سرای کار داشتند مشاهده نمیشدند اما روز جمعه در پیرامون سرای و حیاطهای آن جمعیتی انبوه به چشم میرسید، چون در آن روز سلیمان خان قانونی، امپراتور عثمانی، برای نماز روز جمعه به مسجد «ایاصوفیه» میرفت و همه میخواستند او را ببینند.