به او گفتند که نامش ویلیام منک است،اما تصادفی که کرده بود،نیمی از زندگی اش،تمام گذشته و خاطراتش را از او گرفته بود.مونک ضمن تلاش برای پنهان کردن واقعیت،سر کار بر می گردد و موظف می شود راز قتل هولناک اشراف زاده ای را کشف کند.کاری مشکل برای مونک چرا که همراه با خاطراتش،مهارت های کاری،رابط ها و مکان ها را هم از یاد برده بود.اکنون مونک با دو معمای بزرگ رو به روست: معمای زندگی خودش و اسرار زندگی سر گرد مقتول...