ابتدا باید بررسی شود که فرد خلاق یا غیرخلاق از چه منبعی تغذیه فکری شده است.
این منبع میتواند محیط خانواده، مدرسه، محله زندگی، شهر، استان، كشور یا دوستان باشند كه وقتی فرد در این چرخه قرار میگیرد انرژی ذهنی خود را تهیه میكند.
بسیاری از افراد نابغه و باهوش وقتی در یك چرخه غیرخلاق قرار گرفتند، نابود شدند و برعكس، بسیاری از افرادی كه هوش متوسط داشتند با قرار گرفتن در یك چرخه خلاق سرآمد روزگار شدند.
شاید پرسیده شود كه سیستم خلاق و سیستم غیرخلاق چگونه سیستمهایی هستند؟ در جواب باید گفت، یک سیستم خلاق هرجایی میتواند باشد. آنجایی که فرد را به جنبش درونی وامیدارد؛ به او میآموزد همیشه نوعی دیگر بیندیشد؛ در مسیر عادات روزمره قرار نگیرد؛ علاوهبر اینكه به او نظریه میدهد، او را نظریهپرور میكند؛ زوائد ذهنیاش را كم میكند و ذهنیتی جدید برای او درست میكند؛ هر روز او را تشویق میكند؛ راه مبارزه با مشكلات را به او میآموزد؛ بهجای اینكه ماهی به او بدهد، فن ماهیگیری را به او میآموزد؛ او را ترسو بار نمیآورد؛ به فرد میآموزد كه یك نفر است، اما نفری كه میتواند جهانی را دگرگون كند؛ یك ذره اتم نیست، بلكه گلولة اتم است. سیستم خلاق شورانگیز است؛ ترس و ریاكاری را به فرد نمیآموزد، بلكه جرئت و جسارت حرفزدن را به او میآموزد. یك سیستم خلاق كنجكاوی و عشق یاد گرفتن را به فرد میآموزد و بسیاری از خصوصیات دیگر.
اما یک سیستم غیرخلاق فرد را منفعل میكند؛ به او میآموزد خود را قبول نكند؛ تواناییهایش را باور نكند؛ تابع راه و رسم گذشتگان باشد؛ حرف نزند و اگر هم میزند تحولی ایجاد نكند و نظریة جدید ندهد. سیستم غیرخلاق به راههای مختلف مطرح میكند که اگر فرد بخواهد جهشی از خود نشان دهد، زندان، دخمه و از دست دادن امتیازات منتظرش است. بههرحال، یك سیستم غیرخلاق از فرد میخواهد كه نقش بازی كند و خودِ خودش نباشد.
آنچه در این كتاب گفته میشود، بهطور كلی شامل مباحث مقدماتی خلاقیت و راه و روش خلاق بودن به زبان ساده است تا هر فرد بهراحتی بتواند با راهنمایی این كتاب، راههای عملی تفكر، تصور و رفتار خلاق را بیاموزد.