در سالهای اخیر، جامعه پیشرفتهای سریعی را تجربه کرده است؛ استرسها بسیار اوج گرفتهاند و پول، عناوین شغلی، ظواهر و اندوختن بیپایانِ مادیات دغدغههای اصلی ما شدهاند.
بیش از پیش، به خود فشار میآوریم و سعی میکنیم چندین کار را با هم انجام دهیم و حس نارضایتیمان رو به فزونی است. ما بیش از حد کار میکنیم، بیش از ظرفیتمان به خود فشار میآوریم و میجنگیم. بسیاری از ما با تعهدِ بیش از حد، مقایسهی دائم خود با دیگران، قضاوت و واگویههای منفی، خودمان را بیمار کردهایم. روزها خوابگردی میکنیم، بیحالیم، بیشتر اوقات خودمان را حبس میکنیم و به افراد مشهور و تبلیغات و رسانههای اجتماعی بیشتر از کشف ظرفیتهای غنی زندگی خودمان، توجه میکنیم.
ما برای مشکلات زندگی به رویکردهای جدیدی احتیاج داریم. برای زندگی آگاهانه و هدفمند به ابزارها و چارچوبی نیاز داریم که بر آن اساس اولویتمان را بشناسیم تا بتوانیم از تمایل همیشگیمان برای بیشترخواستن و بهترینبودن فاصله بگیریم. به راههایی نیاز داریم که سرعتمان را کم کند و زندگی با این شتاب از جلوی چشممان نگذرد. باید بیشتر به زیباییها توجه کنیم و به خودمان اجازه دهیم از قضاوت و جستوجوی بیپایان کمال دست بکشیم و خود و دیگران را گنجهایی نه چندان بینقص ولی کامل ببینیم. همهی چیزهایی را که بهشدت خواهانشان هستیم، میتوان در فلسفهی وابی سابی یافت. نه به این علت که وابی سابی مشکلات سطحی را حل میکند، بلکه چون وابی سابی اساساً نگاهمان به خود زندگی را تغییر میدهد.