نردبان را خواهر بزرگ برداشت و گفت:«این نردبان را اگر به کسی بدهم حتماً یه تکه نان به من می دهند.»آسیاب دستی را خواهر دومی برداشت و گفت: «در عوضش یه تیکه نان به من می دهند.»گربه را خواهر کوچک برداشت و بااغصه گفت:«نه خودم نان دارم، نه گربه ام.»گربه گفت: «ناراحت نباش ، یه کاری می کنم.» ...