بیتا که در دبی زندگی میکند پیشه مورد علاقهاش مهمانداری هواپیماست و همواره دوست داشته که در این شغل، مشغول به فعالیت شود. در ادامه رمان متوجه میشویم که او از ظاهرسازی بیزار است و علایقش با آنچه که اکثر خانمها میپسندند تفاوتهای محسوسی دارد و اینها میتوانند دلایل مختلفی داشته باشند. از جمله اصلیترین آنها که مربوط به رابطه عاطفی او با همسرش میباشد. شوهر ایتالیاییاش به او خیانت کرده و وی را ترک نموده و پس از گذشت یک ماه از این رخداد او تصمیم میگیرد به ایران و نزد خانوادهاش بازگردد البته همین قصد او هم با تردیدهایی در ذهنش همراه است و حتی در فرودگاه تا مرز پشیمانی هم میرود تا اینکه خواهرش به نام تینا که از مدافعان سرسخت حقوق زنان به شمار میرود باعث تغییر بسیاری از چیزها میگردد و بیتا در نهایت به پیش خانوادهاش برمی گردد و ...